گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!
گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!

دارم میرم اصفهان

امروز به امید خدا دارم میرم اصفهان  

اما فقط برای یه چیز...اونم فردا اتفاق میفته 

انتظار هر حرفی رو دارم برای خودم مرور میکنم  , ممکنه اصلا اون چیزی که دوست دارم اتفاق نیفته شایدم کلا برعکس باشه!اما همینکه ببینمش اونم شاید برای آخرین بار(حتی تا اینجا هم پیش رفتم که شاید بگه ...) برام کفایت میکنه.آخ که داره قلبم میترکه.این بار دوست دارم زودتر بیاد حداقل یه چند ساعتی حرف بزنیم... 

راستی پریشب از ترس اینکه قرارمون یادش نرفته باشه بهش مسیج دادم (آخه قول داده بودم تا آخر امتحانام مسیج ندم)خیلی ناراحت شد2شب زودتر مسیج دادم .20روز بود صبر کرده بودم اما خوب دیگه طاقت نیاوردم 

منم حالم کلا بهم ریخت. 

راستش یه چیزی تو دلم اتفاقی که قراره فردا بیوفته رو بهم میگه..اما نمیگم تا ببینم چی میشه اگه همون طور شد میگم!!! 

اما امید من به خداست نه هیچکی دیگه هر اتفاقی میخاد بیوفته بزار بیوفته هر چی خدا بخواد 

 

سلام

الان یکشنبه بعد از ظهره ...اینجا هوا کلی سرد کرده اما عوضش هوا تمیزه تمیزه 

یه آهنگ آپلود کردم براتون میزارم برین حالشو ببرین Dream Theater -Hollow Year 

 

 

 

برای دانلود کلیک کنید

بدون تو

امروز یه آهنگ دانلود کردم از زانیار خیلی ازش خوشم اومد

اسمه آهنگ بدون تو ,مخصوصا از اونجاش خوشم میاد که میگه...


*نگرانت میشدم, نمیدیدمت حتی چند ساعت...به بودن تو, دلم عاشقونه کرده بود عادت*

*ولی فایده نداشت ,اون همه تلاش....تو رسیده بودی به آخراش*

*از خدا میخوام روزات بگذره خوشحال و راحت...از ته دلم زندگی رو با عشق میخوام واست*


اینم لینک آهنگ اینجا کلیک کنید تا دانلود بشه

آدم خوب قصه های من!!

دلتنگی یعنی؛

روبروی دریا باشی

و خاطره ی یک خیابان خفه ات کند . . . 

 

آدم خوب قصه های من!!  

دلتنگت شده ام، حجمش را میخواهی؟؟؟  

خدا را تصور کن…





 منتظرتم...نمیدونم تو هم یاده من هستی...!!!

نه نرو

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دوباره سلام

خیلی حرف برای گفتن دارم .....

گفتم درباره کنفرانس بیشتر حرف بزنم.

خب کنفرانس به خوبی اجرا شد اونم تو شهر اصفهان و سالن استاد فرشچیان با کلی مهمان از داخل و خارج و کلی خبرنگار منم طبق لیستی که در ابتدا بهمون دادن باید تو سالن شماره 3 که مخصوص مقاله های عمرانی بود سخنرانی میکردم.اما راستش خیلی حول شده بودم خب میدونستم آدم های مهمی اونجا دعوت هستن برای همین از قبل پوسر مقالمو چاپ کردم و روز کنفرانس با پوستر های دیگه تحویل دادم.خب چون یه کمی هم پارتی داشتم اونجا اصلا ایرادی ازم نگرفتن.بعد از پذیرایی اول ...ناهار و پذیرایی دوم (خداییش دستشون درد نکنه کلی خرج کرده بودن) دیدم که جمعیت خیلی کم شده و بعضی از سخنرانی ها(منظورم از سخنرانی ها ارایه مقالات دانشجویان یا محقق ها به صورت سخنرانیه) خیلی ساده و روخونی بود که من هم خیلی بهتر از اینها میتونستم ارائه کنم.اما دیگه گفتم بیخیال...

واقعا کنفرانس سطح خوبی داشت و من یه خاطره خوش ازش گرفتم.کلی عکس از خودم داشتم بزارم که نمیدونم چرا آپلود نشد!! این عکس  یکی از خبرگزاری هاست که از کنفرانس گرفته (دقت کنین منم اونجا میبینین)