ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
امروز به امید خدا دارم میرم اصفهان
اما فقط برای یه چیز...اونم فردا اتفاق میفته
انتظار هر حرفی رو دارم برای خودم مرور میکنم , ممکنه اصلا اون چیزی که دوست دارم اتفاق نیفته شایدم کلا برعکس باشه!اما همینکه ببینمش اونم شاید برای آخرین بار(حتی تا اینجا هم پیش رفتم که شاید بگه ...) برام کفایت میکنه.آخ که داره قلبم میترکه.این بار دوست دارم زودتر بیاد حداقل یه چند ساعتی حرف بزنیم...
راستی پریشب از ترس اینکه قرارمون یادش نرفته باشه بهش مسیج دادم (آخه قول داده بودم تا آخر امتحانام مسیج ندم)خیلی ناراحت شد2شب زودتر مسیج دادم .20روز بود صبر کرده بودم اما خوب دیگه طاقت نیاوردم
منم حالم کلا بهم ریخت.
راستش یه چیزی تو دلم اتفاقی که قراره فردا بیوفته رو بهم میگه..اما نمیگم تا ببینم چی میشه اگه همون طور شد میگم!!!
اما امید من به خداست نه هیچکی دیگه هر اتفاقی میخاد بیوفته بزار بیوفته هر چی خدا بخواد
بگم دوستت نداره باور نمیکنی
برای چی همچین حرفی میزنی؟؟!!توکه گفتی از این چیزا هیچی نمیفهمی؟!
برگشتی مارو در جریان بزار
دیگه وارد مسائل خصوصی داری میشی آ