گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!
گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!

یک شبی مجنون نمازش را شکست

یک شبی مجنون نمازش را شکست
                                                 بی وضو در کوچه لیلا نشست


عشق آن شب مست مستش کرده بود
                                                  فارغ از جام الستش کرده بود


 

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
                                                  بر صلیب عشق دارم کرده ای

 

جام لیلا را به دستم داده ای
                                               وندر این بازی شکستم داده ای


نیشتر عشقش به جانم می زنی
                                                   دردم از لیلاست آنم می زنی


خسته ام زین عشق،دل خونم نکن
                                               من که مجنونم تو مجنونم نکن


مرد این بازیچه دیگر نیستم
                                                


گفت ای دیوانه لیلایت منم
                                                   در رگ پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی
                                                   من کنارت بودم و نشناختی



کردمت آواره صحرا نشد
                                              گفتم عا

 
سوختم در حسرت یک یا ربت
                                                     غیر لیلا بر نیامد از لبت


روز و شب او را صدا کردی ولی
                                                 دیدم امشب با منی گفتم بلی


مطمئن بودم به من سر می زنی
                                                در حریم خانه ام در می زنی


حال این لیلا که خوارت کرده بود
                                         درس عشقش بی قرارت کرده بود


مرد راهش باش تا شاهت کنم
                                           صد چو لیلا کشته در راهت کنم
قل می شوی اما نشد
عشق لیلا در دلت انداختم
                                                 صد قمار عشق یکجا باختم
 
این تو و لیلای تو... من نیستم
سجده ای زد بر لب درگاه او
                                                          پُر ز لیلا شد دل پر آه او                                                                                                                                               
 مرتضی عبداللهی از سایتasheghane.blogspot.com

خدایا خیلی با عشقی که هنوز هستم و میبینم......

عید همتون از گناه کار گرفته تا بیگناه از سوسولاش گرفته تا باحجاباش از پولداراش گرفته تا نداراش و از من گرفته تا بقیه به همتون مبارک باشه بچه ها.......     خوشششححححالللللللم.....

امید داشته باشیم. هنوز خدا رو داریم. چی میشه خدا منو عاشقت کنی؟!

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست

 او جانشین همه نداشتنهاست

 نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است

 اگر تماخدا و عشقمی خلق گرگهای هار شوند

 و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد

 تو مهربان جاودان آسیب نا پذیر من هستی

 ای پناهگاه ابدی

 تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوlove love girlی

مقایسه عشق و دوست داشتن (دکتر شریعتی)

مقایسه عشق و دوست داشتن(دکتر شریعتی)

BYE-BYE.BLOGSKY.COM 

عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج می گیرد

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می گذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را می گیرد
دوست داشتن بینایی می دهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می شویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق می کشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد

عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و می خواهد که همه ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور می گردد

دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است ، که از جنس این عالم نیست

دکتر علیشریعتی

عشق واقعی ... پاکترین احساس

 

 برای چی باید از عشق بدم بیاد وقتی خدا اون رو پاک ترین احساس میدونه!!!

 

یا علی.....دستمو بگیر

سلام 

امشب شب ۲۳ رمضانه شبه آخره که شاید منم بخشیده شم. 

خدایا به حق پدر همه یتیمها منم نجات بده 

سلام ؛ حال من خوب است

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور

که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . .

با این همه اگر عمری باقی بود

طوری از کنار زندگی می گذرم

که نه دل کسی در سینه بلرزد

و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . .

تا یادم نرفته است بنویسم:

دیشب در حوالی خواب هایم ، سال پر بارانی بود . . .

خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم

دعا کردم که بیایی

با من کنار پنجره بمانی ، باران ببارد

اما دریغ که رفتن ، راز غریب این زندگیست

رفتی پیش از آن که باران ببارد . . .

می دانم ، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است !

انگار که تعبیر همه رفتن ها ، هرگز باز نیامدن است

بی پرده بگویمت :

می خواهم تنها بمانم

در را پشت سرت ببند

بی قرارم ، می خواهم بروم ، می خواهم بمانم ؟!

هذیان می گویم ! نمی دانم . . .

نه عزیزم ، نامه ام باید کوتاه باشد

ساده باشد ، بی کنایه و ابهام

پس از نو می نویسم:

سلام! حال من خوب است

اما تو باور نکن . . .


برگرفته از سایت بیت

شب قدر شبه شاید برای تو رستگاری.....

هر کاری کردم شاید چند لحظه زمان وایسه دیدم نشد! 

فهمیدم زورم به این یکی دیگه نمیرسه .خودش هر جوری بخواد میره و من باید نگاهش کنم.پس باید از این مدتی که بهم دادن استفاده کنم. 

امشب شب ۲۱ ماه رمضانه همون شب قدر 

منم یکی از همین به قوله بعضی آ بچه سوسولای شهرمونم به خاطر همین اگه بخوام هم یه کم مسلمون بشم نگاه اجتماع نمیزاره .دلم میخاد امشب منم برم مسجد زار زار به حاله خودم گریه کنم اما نمیدونم میشه یا نه>اگه هم نشه عیبی نداره خدا پدر و مادر تلویزیونو بیامرزه میشینم جلو تیوی و یه کم دعا میکنم. 

بیان همه امشب برای هم دیگه دعا کنیم. 

مرسی 

 

خدایا دیگه بسمه......

خدایا دیگه بسمه از این همه گرفتاری و بدبختی که خودم خودم را گرفتار اون کردم. 

خدایا شرمندم که وقتی گرفتارم یاد تو میافتم. 

به حق این شبهای عزیزت همه ی گرفتارا رو نجات بده منم از درگاهت ناامید نمیشم 

منتظره نگاهت میمونم...... 

bye-bye.blogsky.com

هر چه گناه کردم تو پوشیدی....

 خدا کوچیک بودم تو بزرگم کرد

نادون بودم تو منو دانا کردی

گمراه بودم تو منو هدایت کردی

سر به زیر بودم تو سر بلندم کردی

ترسو بودم تو منو امانم دادی

گرسنه بودم تو سیرم کردی

تشنه بودم تو سیرابم کردی

خدا برهنه بودم تو منو پوشوندی

خدا من بی چیز بودم تو منو دارا کردی

مریض بودم تو منو شفا دادی

خدا من گدای دره خونت بودم تو منو اطایم کردی

من اون گناهکاری ام که آبروم را حفظ کردی

منو خجالتم ندادی

خدایا من اون کسی هستم که خیلی گناه کردم اما کوچیکش کردی

ولی اگه یه کار خوبی انجام دادم هرچند کوچیک بود

زیره ذره بینش گذاشتی

مردم خوبی های منو دیدن

خدایا من اون شکست خرده ای بودم که تو منو یاری کردی

من اون بنده ترد شده ای هستم که

بارها منو از دره خونت ردم کردی ولی بازم توبه کردم منو پناهم دادی

من اون بنده ای هستم که از تو خجالت نکشیدم

تو خلوت گناه و معصیت تو را انجام دادم

اینقده بی شرم شدم که دیگه تو مردمم گناه میکردم

خدایا من دیگه صاحب پرونده بزرگی از گناه شدم

من کسی هستم که به آقای خودم گستاخی کردم

من اون کسی ام که معصیت خدای آسمانها را کردم

من اون کسی ام که برای گناه کردن پول خرج کردم

من اون کسی ام که هروقت خبر یه گناهی را میشنیدم خوشحال میشدم

من اون بنده ای هستم که هرچی مهلتم دادی بازم ملاحضه نکردم

من اون کسی ام که هرچی آبروم را حفظ کردی بازم خجالت نکشیدم

خدا خدا خدا اینقده بد شدم که دیگه خودمو از چشمت انداختم

ولی بازم منو مهلتم دادی بازم آبروم را حفظ کردی

که من خیال کردم تو دیگه از من غافل شدی تو دیگه هواست جمع من نیست

از بس گناه کردم دیگه به جایی که من از تو خجالت بکشم

تو از من خجالت کشیدم

خدا نمیخواستم گناه کنم

خدا فکر نکنی تو را به عنوان خدای

خودم قبول نداشته باشم

خدایا نکنه بگی من از عذاب تو

وحشتی ندارم

خدایا نه اینکه من به قیامت و بهشت و جهنم

اعتقاد نداشته باشم

خدا نفسم منو بیچاره کرده

وای به حال من اگه روزه قیامت نامه ی عملم را به دستم بدن

خدا بگه خودت نامه عملت را بخون بگو من چیکار کنم

خدا خدا خدا خدا

خدا تو این دنیا به بی کسی من رحم کن

دمه جون دادن به قربتم رحم کن

خدا تو خونه قبر به تنهایی من رحم کن

خدا اون موقعی که سنگ آخر را میزارن و میرن

همون دوستایی که منو به گناه تشویق میکردن

اولین کسایی هستن که منو ترکم میکنن

خدا رحمم کن خدا قیامت پیشه مردم آبروم را نبر

خدا رحمم کن اون موقعی که تو بستر مرگ افتادم دارم دست و پا میزنم

خدا رحمم کن اون موقعی که منو تو غسالخونه میبرن

بدنم برهنه رویه سنگ مرده شور خونه افتاده

ای جوان شهوتت کجا رفت قدرتت کجا رفت

دوستای دنیایی کجان تو را از دست غسال نجات بدن

خدا رحمم کن اون موقعی که گوشه ی تابوت را میگیرن

منو به سوی قبرستانم میبرن

خدا خدا خدا خدا خدا

توبه