گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!
گناه-عشق-خدا

گناه-عشق-خدا

از فرش تا عرش چقدر فاصله است؟!

عبور


_________________
یه نگا یه نگا یه قدم یه قدم دنبال تو اومدم
دیدم شدی همه چیزم و واست میگذرم از خودم
به خودم اومدم ، دیدم با همه وجودم عاشق شدم

یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند

جلوی ویترین یک مغازه می ایستند

دختر:وای چه پالتوی زیبایی!

پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟

وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده.

پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟

فروشنده:360 هزار تومان.

پسر: باشه میخرمش.

دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟!

پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش.

چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند.

دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری!

پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:

مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم. برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم.

بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن.

پسر:عزیزم من رو دوست داری؟

دختر: آره.

پسر: چقدر؟

دختر: خیلی.

پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟

دختر: خوب معلومه نه.

یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگوید بیا فالت رو بگیرم.دست دختر را میگیرد.

فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق.

چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند.

فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی.

دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند...پسر وا میرود!

دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد,

چشمان پسر پر از اشک میشود،رو به دختر می ایستدو میگویید :

او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم،دختر سرش را پایین می اندازد

پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی...

ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم...

چرا با من؟چرا بامن اینکارو کردی چرا؟!

دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد...
نظرات 6 + ارسال نظر
شاید یه دوست پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 21:16 http://mylittlesong.blogsky.com

چرا بعضیها اینقدر بدجنسن؟!

واقعا...این سوال جواب نداره...

emma جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:22

من هنوز نمیفهمم چرا همه وقتی میخوان از رابطه دختر و پسر بد بگن دختر رو بد میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چی بگم...اما خودتون بهتر میدونین وضعیت الان چیه..!!! خودت یه کم فکر جوابتو میگیری

شیوا یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:10 http://just-kiss.blogsky.com

میسی بهم سر زدی
وبلاگ قشنگی داری
موفق باشی

شیوا یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:57 http://just-kiss.blogsky.com

برای همه نظراتشونو ج دادی غیر من

معذرت....
قابل توجه همه ....به وبلاگه شیوا خانوم حتما سر بزنین / قشنگه و هم کد موزیکشم تکه...
http://just-kiss.blogsky.com

شیوا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 http://just-kiss.blogsky.com

میسی از شما
ولی اینجا که کسی نمیبینه

چرا خیلی ها میان ببینن که بقیه چی نوشتن

گلی شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:11 http://onlypictures.blogsky.com

نه بابا از این خبرا هم نیست....
دخترا اتفاقا خیلی وفادارترن
اما در کل جالب بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد